برنامه ریزی درسی اصلا یعنی چی؟
یعنی همین که از قبل فکر کنی که میخوای چیکار کنی. ببین اشتباه نکن. تو قرار نیست همه جزئیات رو پیش بینی کنی. مثلا این یه چیز واضحه که 1 ماه مونده به کنکور زمان جمع بندیه. چیز عجیبی نیست. به این فکر نکردی که میخوای تو اون دوره چطوری درس بخونی؟ به این فکر کردی چه تمهیداتی رو باید از قبل بیندیشی تا اونجا راحت باشی؟ البته یه نکته هم بگم که یکی از خوبی های مشاور اینه که از قبل همه اینا رو واست پیش بینی میکنه و تو میتونی با خیال راحت درس بخونی.
چرا برنامه ریزی کار سختیه؟
برنامه ریزی خیلی سخته. یه تحقیقی تو دانشگاه MIT انجام شد. فهمیدن فقط 5 درصد دانشجو های اونجا برنامه ریزی میکنن. و فقط 3 درصد دانشجوها تو دانشگاه بزرگ MIT برنامه ریزی شون رو یادداشت میکنن. پس ناراحت نباش که برنامه ریزی نداری یا به برنامه ریزیت نمیتونی خوب عمل کنی.
برنامه ریزی کلن کار سختیه. تازه این امار مربوط به دانشگاه MIT بوده که همه شون تقریبا قشر فرهیخته هستن. شاید همین آمار تو ایران زیر 1 درصد باشه
اهمیت برنامه ریزی کنکور:
1-باعث آرامش بیشتر میشود
2-انگیزه همیشگی
3-افزایش کیفیت مطالعه می شود
4-برنامه ریزی کنکور از پشیمانی در آینده جلوگیری میکند
5-با برنامه ریزی کنکور در زمان صرفه جویی کنید
6-باعث پیشرفت میشود
7-با برنامه ریزی کنکور از بحران خارج میشوید
3 گام اصلی برنامه ریزی کنکور:
1-تعیین هدف
2-ارزیابی حجم وظایف
3-زمان بندی وظایف
گام اول : تعیین هدف زمانی
مثلا من میخوام کنکور ۱۴۰1 شرکت کنم و فیزیوتراپی اصفهان قبول بشم. تاجایی که میتونین هدف رو دقیق بنویسید.
باید اول بدونیم چی میخوایم تا بفهمیم چیکار باید بکنیم.
زمان دقیقا مشخص شده: مثلا امروز که 12 تیر 1400 هست، تا کنکور ۱۴۰1 حدودا 12 ماه و ۲۰ روز مونده.
رشته و دانشگاهی که میخوام دقیقا مشخص شده. (اینکه چطور این رو انتخاب کنین از حوصله این بحث خارجه)
گام دوم: ارزیابی حجم وظایف
خب من برای اینکه فیزیوتراپی اصفهان قبول بشم باید چه کارهایی انجام بدم؟ توی کنکور باید چه عملکردی داشته باشم؟ میرم آمار قبولی های پارسال فیزیوتراپی اصفهان رو توی کنکور ۹۸ درمیارم(گوگل میکنم). برای قبولی توی رشته فیزیوتراپی اصفهان حدودا رتبه ۲۲۰۰ نیازه. درصدها رو هم دیدم. فهمیدم که لازم نیست حتما ریاضی رو بالا بزنم. میتونم یه بخش هایی از ریاضی رو حذف کنم. به زمین هم نیازی ندارم.
جمع بندی: کل درسای پایه دهم، یازدهم و دوازدهم رو باید بخونم غیر زمین و مبحث کاربرد مشتق ریاضی
گام سوم: زمان بندی وظایف
این بخش بیشتر مربوط به تعیین استراتژی هاست و نیاز به یه مقدار دانش قبلی داره. معمولا مهارت مشاورین کنکور توی همین بخشه.
ابتدا باید یسری ایستگاه های زمانی تعریف کنیم تا حجم معینی از درس رو تا قبل از رسیدن به ایستگاه تموم کرده باشیم.
مثال این ایستگاه ها: آخر تابستان، شروع امتحانات نیم سال اول، شروع عید نوروز، شروع جمع بندی و …
تا هر ایستگاه چه حجمی رو باید جمع بکنیم؟ روش های مختلفی برای فهمیدن پاسخ این سوال داره. پاسخ برای افراد مختلف هم یکسان نیست. میتونین با یه مشاور مشورت کنین، یا از دوستاتون یا رتبه های برتر سال های قبل نظرشون رو بپرسین. همچنین میتونین به برنامه راهبردی آزمون ها هم نگاهی بندازین.
اما برگردیم به مثال: من میخوام تا آخر تابستان پایه رو جمع کنم. در حدی که برای کنکور آماده شده باشم. تا شروع امتحانات نیمسال اول میخوام پایه دهم و نصع دوازدهم رو جمع کنم و تا عید همه درس ها رو تموم میکنم. این شد زمان بندی کلی من. از عید هم دوباره برمیگردم جمع بندی میکنم و آزمون شبیه ساز میزنم.
این زمانی که متن رو مینویسم ما توی تابستونیم و من قرار بود تا آخر تابستون پایه رو جمع کنم. تا الان یه مقدار از پایه رو خوندم و باقیش رو باید توی ۴۰ روز باقی مونده بقیه مطالب رو برسونم. با یه حساب سر انگشتی میبینم هفته ای چند فصل از هر درس رو باید جمع کنم. بعد از حساب کردن متوجه میشم که هر هفته باید ربع فصل شیمی، نصف فصل ریاضی، یک فصل فیزیک و یک فصل زیست بخونم.
جمع بندی
تابستان: پایه دهم و دوازدهم
نیمسال اول دوازدهم: یک پایه و نصف دوازدهم
نیمسال دوم دوازدهم تا عید: نصف دیگر پایه و نصف دوازدهم (تا عید پایان یک دور کامل)
عید: مرور پایه
بعد عید تا آخر اردیبهشت: رفع نقایص و درس های جا افتاده
آخر اردیبهشت تا کنکور: جمع بندی به روش 3 روز یکبار
بچه هایی که قوی ترن میتونین از اول اردیبهشت آزمون های 3 روز یکبار رو شروع کنن
تا اینجا اسکلت برنامه ریزی مون مشخص شد. ازین به بعد میریم سراغ ریزه کاری های برنامه ریزی
پایه و دوازدهم رو باهمدیگه پیش ببریم یا اول پایه رو بخونیم؟
دو نوع روش جاگذاری درسهای پایه و دوازدهم در برنامه ریزی کنکور
فرض کنین قراره تا نمیسال اول قراره درس های پایه دهم و نصف دوازده رو بخونیم. به نظرتون بهتره که درس های پایه و دوازدهم رو باهم تموم کنیم یا اول یکیش رو تموم کنیم بعد بریم سراغ یکی دیگه؟
پاسخ: بهتره که پایه و دوازدهم رو باهم دیگه پیش ببریم. این روش چنتا خوبی داره:
بچه هایی که مدرسه میرن نمیتونن درسای دوازدهم رو رها کنن و اول پایه رو تموم کنن بعد برن سراغ دوازدهم.
بچه هایی که آزمون میرن معمولا برنامه آزمونشون هم پایه داره هم دوازدهم.
تنوع درس بالا تر باعث میشه دیر تر خسته بشی.
ترکیبی خوندن درسا
به این روش میگن موازی خوندن پایه ها. موازی خوندن به این معنی نیست که امروز هم زیست دهم بخونی هم دوازدهم. یعنی اینکه چند روز پشت سرهم زیست دهم میخونی بعد چند روز دوازدهم و بعد دهم …
برای عمیق شدن روی مطالب باید کتاب درسی، درسنامه، جزوه، فیلم آموزشی و هر چیزی که دارین رو دور خودتون بچینین (از همش استفاده کنین) بعد جمله به جمله کتاب درسی برید جلو و بفهمین.
برای درسایی مثل ریاضی و فیزیک بهتره که تست چسیبده باشه به آموزش. چون اینا درسایی هستن که فقط با تست یادگیری شون امکان داره. اونم با تست زیاد. پس اینکه ما آموزش ریاضی رو از تست جدا بدونیم کار درستی نیست.
این تفکر مضر هم هست. چون بچه ها رو میبینم که میگن ریاضی میخونیم ولی یاد نمیگیریم. پاسخش واضحه چون تست نمیزنن یا به اندازه کافی تست نمیزنن.
روش درست مرور در برنامه ریزی کنکور
همه بچه ها دوست دارن سریع تر درسا رو تموم کنن و دوباره درس ها ها رو کامل دوره کنن. به همین خاطر از مرور ها فاکتور میگیرن. با خودشون میگن ما که قراره سریع برگردیم همینارو دوباره بخونیم پس لازم نیست الان وقتمون رو صرف مرور کردن کنیم.
بیشتر مرور کنیم یا سریع درسا رو تموم کنیم؟
نمودار بالایی مال وقتیه که ما درس رو میخونیم اما بعدش مرور نمیکنیم. به امید اینکه سریع تر درسا رو تموم کنیم و برسیم به جمع بندی. نمودار پایینی مربوط به زمانیه که ما بعد از خوندن درس مرور میکنیم. حالا میریم تفاوت هاشون رو بررسی میکنیم:
زمان شروع جمع بندی: وقتی بخشی از وقتیمون رو صرف مرور میکنیم، با فرض یکسان بودن سرعت مطالعه مون، دیر تر جمع بندی مون شروع میشه.
سرعت فراموشی مطالب: وقتی برای بار اول یه درس رو یادمیگیریم، بلافصله بعدش با سرعت زیاد یادگیری مون پایین میاد. اما اگه مرور کنیم میتونیم خیلی سریع یادگیری مون رو به سطح قبلی برگردونیم. بعد از هر مرور سرعت فراموشی مطلب کمتر میشه. بنابراین میتونیم برای مدت زیاد یادگیری مون رو تا مدت زمان زیادی تقریبا در سطح قبلی نگه داریم
زمان لازم برای جمع بندی مطالب: در حالت دوم (نمودار پایینی)، زمان لازم برای جمع بندی مطلب خیلی کمتره.چون تقریبا همه مطالب رو قبلش بلدیم.
دوران جمع بندی: اگه درسا رو کم کم مرور نکنیم، وقتی به دوران جمع بندی میرسیم، با انبوهی از درسای فراموش شده مواجه میشیم، تا میایم یکی رو مرور کنیم، اون یکی فراموش میشه. جدای از استرس فراموشی، نمیتونیم همه درسا رو به سطح بالای آمادگی برسونیم.
تست زنی به عنوان مرور
یا مثلا بعضی ها رو دیدم که تست و آموزش رو از هم جدا میکنن توی برنامه ریزی کنکور شون. یعنی برای فصل 1 زیست میشینی متن کتاب درسی رو میخونی و درسنامه خیلی سبز رو کار میکنی و هایلایت میکنی و کلن هر کاری میکنی که خودت رو برای تست زدن اماده کنی. حتی میتونی تست آموزشی هم کار کنی. حالا جای تست توی برنامه ریزی کنکورت رو میذاری روز بعد یا چند روز بعد.
احتمالا چند روز بعد که برگشتی از همون مطالب تست بزنی بخشی از مطلب رو فراموش کردی. پس میای دوباره میخونیش و مرور میکنی. همین کار باعث تثبیت بهتر مطلب تو ذهنت میشه.
انواع روش های برنامه ریزی کنکور
افراد مختلف دیدگاه های متفاوتی برای برنامه ریزی دارن. معمولا مشاورینی که از سال های خیلی دور دارن کار میکنن به تست و زمان کمتر توجه میکنن.
برنامه ریزی حجمی
یسری برنامه ها صرفا زمان خوندن درس ها رو مشخص کردن. اصلا مشخص نکردن که چه مبحثی و چه محدوده ای از کتاب باید خونده بشه. مثال:
شنبه: 1 ساعت زیست / 2 ساعت ریاضی / 1 ساعت ادبیات
یکشنبه: 2 ساعت زیست تست / 1 ساعت ریاضی تست / 1 ساعت عربی
…
به این نوع برنامه ریزی میگن برنامه ریزی زمانی. مشکل این برنامه اینه که تا نزدیکای آزمون خیلی باهاش حال میکنیم اما بعدا میفهمیم نصف مطالب رو هم جمع نکردیم. اینجور برنامه ریختن اصلا استراتژی درستی برای رشد دادن نداره.
عمل کردن به این برنامه هم خیلی راحته. چون همینکه 1 ساعت بشینی پای کتاب کافیه ولی خب بازدهی ندره.
برنامه ریزی کنکور به روش زمانی فقط برای کسایی هستش که تازه میخوان بفهمن کنکور چی هست. برای همین برنامه رو اول پیچیده نمیکنیم تا خیلی گیج نشن. یکم که رفتن خوندن و فهمیدن چی به چیه برنامه رو یکم پیشرفته ترش میکنیم.
برنامه ریزی زمانی
این برنامه ریزی صرفا حجم مطلبی که باید خونده بشه مشخص شده. زمان اون مشخص نشده. مثال:
شنبه: زیست دهم فصل 2 / شیمی دهم نصف فصل 1 و …
در نوع برنامه ریزی هم چون زمان مشخص نشده باعث میشه محدودیت زمانی رو حس نکنیم و مطالعه مون بسیار کند پیش میره
برنامه ریزی حجمی – زمانی
در این نوع برنامه ریزی هم محدوده کتاب و مبحث مشخص شده و هم زمانی که باید واسش بذارید. در برنامه ریزی آنلاین ما هم این نکته رعایت شده
نکات برنامه ریزی کنکور
برنامه ریزی کنکور باید واقعی باشه
مثلا اینکه بگیم میخوام توی 4 ماه، 5 دور همه در درسا رو بخونم. خب این فایده ای نداره. اگه خیلی سریع بخوایم یه درس رو بخونیم و عمیق نشیم چیزی یادنمیگیریم. اندک چیزایی هم که یادگرفتیم به سرعت فراموش میکنیم. چون خوب درکشون نکردیم و وارد حافظه بلند مدتمون نکردیم.
تا کنکور چند بار درس ها رو باید دوره کنیم؟
این عبارت ها رو نزدیک کنکور زیاد میشنویم: با برنامه ما توی 3 ماه باقی مونده n بار درسا رو میخونی و این داستانا. برنامه هم واقعا همین طوریه. وقتی هم که میبینیش بهت انگیزه میده اما وقتی به مرحله اجرا میرسه تبدیل میشه به زباله. چرا؟ چون که برای یه درس سخت زیست کلن مشاور برای خوندن و تست زدن 3 ساعت وقت گذاشته. مثال پایین رو ببینین تا بیشتر توضیح بدهم
تایم جلسه مطالعاتی باید چقدر باشد؟
طبق تجربه بهترین تایم جلسه مطالعاتی ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه هست. این تایم نه اونقدر کوتاهه که روی درس عمیق نشید و نه اونقدر بلنده که خسته بشین. طبیعتا ممکنه یه فصل رو نتونین توی ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه جمع کنین و باید چند واحد مطالعاتی رو بهش اختصاص بدین.
بین جلسات مطالعاتی چقدر استراحت کنیم؟
۵ تا ۱۵ دقیقه لازمه بین هر واحد مطالعاتی فاصله باشه. اگه واحد مطالعاتی شما ۲ تا ۴ ساعته حداقل ۳۰ دقیقه بینش باید استراحت داشته باشین.
چند ساعت در شبانه روز باید بخوابیم؟
طبق پژوهش ها افراد ۱۸ تا ۶۰ سال باید روزانه حداقل ۷ ساعت بخوابن. اگه برنامه ریزی خوبی داشته باشین میتونین به راحتی ۷ ساعت خواب رو داشته باشین اما واقعا این مقدار امکان پذیر نیست. اگه میخواین کمبود خواب روی عملکردتون تاثیر نذاره ساعت خواب رو زیر ۶ ساعت نیارید. اما شب کی بخوابیم؟ مهم نیست دقیقا چه ساعتی میرید به رخت خواب مهم اینه که مقدار خواب کافی داشته باشین و مطابق برنامه خودتون بخوابید و بلند بشید
چطور همیشه با برنامه درس بخوانیم؟
حتما شنیدی که میگن اگه میخوای تو کارت حرفه ای باشی باید ازش لذت ببری. دقیقا از خودِ کار نه، از نتیجه ای که بعد از انجامش بدست میاری. برای برنامه ریزی هم همین عامل لازمه. یعنی تو باید از برنامه ریزی به اندازه دیدن یه فیلم سینمایی جذاب لذت ببری.
این طبیعیه که ادم وقتی از کاری لذت میبره دوست داره تکرارش کنه. پس سعی کن نقاط جذاب برنامه ریزی رو پیدا کنی و ازش لذت ببری. مثلا ازینکه میدونم چه روزی و چه ساعتی قراره چه درسی رو بخونم آرامش پیدا میکنم و میتونم در زمان هایی که در نظر گرفتم با خیال راحت تفریح کنم.
اگه برنامه ریزی نداشته باشی علاوه بر اینکه کمتر درس میخونی و بیشتر استراحت میکنی، از استراحتت لذت نمیبری. چون همیشه احساس عذاب وجدان داری! پس اول باید برنامه ریزی رو واسه خودت لذت بخش کنی تا بعدا هم تکرارش کنی.
چگونه برای برنامه ریزی هدف گذاری کنیم؟
نمیشه همینطوری روی هوا تصمیم گرفت که من میخوام فردا اینا رو بخونم. خب حالا اگه نخوندی چی میشه؟ آسمون به زمین میاد؟ برنامه ریزی که بر اساس یه هدف نباشه، حالا هر چقدر هم زیبا و دقیق، بدرد نمیخوره. چون اصلا معلوم نیست قراره تو رو به کجا برسونه.
اینکه الان بشینی برنامه فردات رو بنویسی کار خوبیه اما این برنامه باید بر اساس یه هدف بلند مدت باشه و نه اینکه درس خوندن فردا خودش هدفت باشه. (البته اینکار برای بچه هایی که تازه دارن به درس خوندن عادت میکنن شاید خوب باشه).
اگه برنامه ریزی کنکور بر اساس هدف باشه خوبیش اینه که میدونی عمل نکردن به برنامه به قیمت نرسیدن به هدفت تموم میشه. پس شده از جون مایه میذاری تا بهش برسی یا اگه نرسیدی هم سعی میکنی تا جبرانش کنی.
هیچ کاری رو شروع نکنین، مگر اینکه قبلش برنامه ش رو ریخته باشین
مشکل عمل نکردن به برنامه ریزی کنکور
این بحث که برنامه ریزی چطوری قابل اجرا میشه بمونه برای بعد اما نکته مهم تر اینکه اجرای برنامه از همون اول باید واسمون خیلی مهم باشه. وقتی که زمان اجرای برنامه میرسه و توی اجراش سستی میکنیم یعنی هنوز هدفمون در حد مرگ و زندگی واسمون مهم نیست. یعنی هنوز کار های مهم تر از هدفمون هم داریم. که البته قبل از نوشتن برنامه باید هدفمون رو درست انتخاب کنیم.
این یک واقعیت است که همان اول مشخص است که شما قرار است برنامه ریزی را انجام دهید یا خیر. نیت شروع برنامه ریزی همه چیز را مشخص میکند. حتی دوام ان را مشخص میکند. از همان اول مشخص است که به هدف میرسید یا نه. اصلا به زمان باقی مانده ربطی ندارد. اگر نیت درست باشد تا 1000 سال دیگر هم پای کار میمانید اما اگر همان اول شل برنامه ریزی کنید. 2 روز هم نمیکشد که شما ان را رها خواهید کرد.
قبل از شروع برنامه بنشینید و سنگ هایتان را وا بکنید. هدف چیست؟ چقدر این هدف برای شما مهم است. اگر انجام ندهید چه میشود. اگر انجام بدهید چه میشود. ایا اماده هستید با سختی های راه جا نزنید؟ ایا میتوانید بدون هر گونه سختی را تحمل کنید یا فقط سختی های کوجک را تحمل میکنید؟
هر هدفی بهایی دارد. شما باید بهای ان را بپردازید تا از گیت رد شوید. وگرنه به سادگی هرجه تمام تر در گیت خط میخورید و جای خود را به همان عده کم وبه اصطلاح رتبه برتر خواهید داد. هیج شوخی یا رحمی در کار نیست. بهایش را بپردازید، وارد جرگه رتبه برتر ها شوید. هیچ کس نه میتواند شما را مجبور کند و نه میتواند مانع شما شود. شما کاملا مختارید. بهایش را بپردازید و از گیت رد شوید.
شجاعتش را ندارید؟ دارید اتفاقا؛ اما نمیخواهید. نمیخواهید قبول کنید. شما همه چیز را برای رسیدن به هدفتان دارید. اما نمیخواهید. بخواهید تا همه کائنات تبدیل به ارتش جنگو ی شما شوند. این قانون دنیااست.
روش قرار دادن درس های پیش نیاز و ترکیبی در برنامه ریزی کنکور
منظور اینکه باید دقت کنیم درسی که میخوایم بخونیم پیش نیاز هاش چیه؟ آیا پیش نیاز هاش رو بلدیم؟ خیلی وقت ها میریم سراغ یه درس میبینیم خیلی داره کند پیش میره. برای فهمیدن مطالب باید کلی وقت بذاریم و تجزیه و تحلیل کنیم. علتش اینه که هنوز مطالب پایه ای ترش رو بلد نیستیم. این مشکل بیشتر توی شاگردایی که سال های زیادی از کنکور دور بودن دیده میشه.
فرض کنین رفتین سراغ دینامیک فیزیک. شما تا زمانی که بردار ها رو خوب نفهمیده باشین اصلا دینامیک خوندن بدرتون نمیخوره. حالا هر چقدر هم که بیاین فرمول حفض کنین یا تیپ های مختلف سوال رو بررسی کنین و یادبگیرین. حتما توی برنامه ریزی برای کنکور به مباحث پایه ای تر توجه داشته باشین.
داوطلب هایی که به نسبت درساشون ضعیف تره یا مدت زمان زیادی از درس و مدرسه شون گذشته و میخوان کنکور بدن به سختی میتونن مباحث پایه ای رو تشخیص بدن که پیشنهاد میدیم از یه مشاور حتما کمک بگیرن. گاهی وقتا ایت مباحث پایه ای مربوط به مباحث کنکور نیست و از سال های ۸ام یا ۹ام هستش که باید حتما توجه داشته باشین.
نگاه به آینده: منظور اینکه به مباحث مرتبط حتما توجه کنیم. و سعی کنیم مباحثی که میتونن باهم ترکیب بشن را باهم دیگه بخونیم. مثلا مبحث گیاهی زیست دهم و یازدهم رو باید باهم بخونیم و گرنه احتمال اینکه باهم دیگه قاطی بشن بالا میره. معمولا کتاب تست ها به این نکته توجه خوبی دارن و لازم نیست نگران باشین. فقط تمرکزتون روی این باشه که برای هر مبحث تمام تست های حداقل یک منبع رو کار کنین
برنامه ریزی براساس بودجه بندی کنکور
یسری فصل ها هستن که ازش تعداد بیشتری داخل کنکور میاد. پس طبیعیه که باید در اولویت قرار بگیرن و زمان بیشتری هم واسش گذاشته بشه. مثلا فصل اول زیست دهم اصلا ازش سوالی طرح نمیشه. دلیلی هم نداره که روش وقت بذاریم.
یه فاکتور دیگه رو هم باید در نظر بگیرین، اونم درجه سختی سوالات هست. یه فصلی ممکنه تعداد سوالات زیادی ازش طرح بشه اما سوالات سختی داشته باشه. مثل آرایه. خلاصه گفتم که این المان رو هم باید در نظر بگیرین.
با آرزوی موفقیت شما داوطلبان عزیز